پارت صد و دوم :

انگشتش را بالا برد:حواستو جمع کن! نمی تونی از زیر درس در بری...من ...من دوست دختر تنبل و درس نخون نمی خوام!از حالا گفته باشم.
صدای نوحه تا ته حیاط می آمد.صدای جیغ و داد زنها هم قاتی اش شده بود.
دلم فرو ریخت.دستم را توی هوا پرتاب کردم:کتاب چرند و پرندو خوندی؟
گفت:یعنی چی؟مال دهخدا رو می گی؟
گفتم:اره!الان داری چرند می گی...من دوست دختر هیچ کس نیستم.
یک قدم به جلو برداشت و نوک کفش

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • شیوا

    2

    توحید خدا چی کارت نکنه چقدر تو پررویی غلطایی می کنی بدبخت شدم مهشاد جون تا صب خواب این دو تا رو می بینم ک من غش کردم براشون ک به قول اکرم من برا این لات وحشی محل مردم کراش همه دنیا توحید مرسیییی ممنونم که مینویسی بازم پارت بده آزینا باشه بیشترش 😝😝😝😝😝😝

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    عزیزم...یعنی آنقدر داستان روت تاثیر گذاشته؟؟

    ۲ ساعت پیش
  • شیوا

    1

    صدبار این پارت و خوندم چقدر قشنگ بود

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    قربونت عزیزم

    ۱۰ ساعت پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    عزیزم خوشحالم که خوشت اومده

    ۲ ساعت پیش
  • فاطی

    1

    درختان خرمالو شاهد بودن این من را میخواهد من کسی دیگر را..چرا دنیا اینطوریه..اونیکه داری نمیخوایش اونیکه نیست و دسترسی بهش سخته خودکشی میکنی بهش برسی جالب است وقتی رسیدی دیگر نمیخواهی.خدایا نمیدانم چه کنم

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    دقیقا همینه...دنیا همیشه یکجور نیست حتی عشق پر از جالشه

    ۲ ساعت پیش
  • فاطی

    1

    واقعا توحید در عالم رفاقت تا هفت محمدرضا صبرش نمیرسه کار و تا بوسه برده جلو..دوست دختر آخرشم نمیخواد زنش بشه..خب از مثلث عشق محمدرضا حذف شده حتی از صفحه روزگار..بریم ببینیم باید چه کنیم کی و انتخاب کنم کدوم و جواب کنم

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    شماها حذف و اضافه کنید تا به نتیجه برسیدددد! شب هفت و بو...سه و...

    ۲ ساعت پیش
  • ستاره

    1

    توحید😅توچقدرهولی بچه تومجلس ختم آخه حالامثلاخواست حساب کاردستش بیادبچه راچلونده دخترم ساده لوح وبی شیله پیله🥰 بچه م بره به کی بگه این کارتوحیدا😌محمدرضام که مشکوک کشته شده دیگه چی 🤔🤔

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    خب خیلی از گره ها هنوز حل نشده!

    ۲ ساعت پیش
  • اکرم بانو

    0

    نگفتم همه چی زیر سر این خرمالو هاست😂😂😂توحید خرمالو که میبینه هول میشه😂😂😂

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    آخه خرمالو نارنجیه انرژی داره!

    ۲ ساعت پیش
  • اکرم بانو

    0

    تارخ قبلا جذاب بود،ولی بزرگترکه شدن توحید خیلی بحال شددیگه تارخ رفت کنار

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    تارخ ک نابوده

    ۲ ساعت پیش
  • ترنم

    0

    معرفی میکنم کراش جدیدم جناب آقای توحید😂

    دیروز
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    بالاخره از توحید خوشتون اومد

    ۲ ساعت پیش
  • Mrzh

    0

    آخ من غشششش من ضعففففف عجب پارتی بود چشمام اکلیلی شد🥹😍

    دیروز
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    عزیزم...بازم ازین پارتا داریم...

    ۱۰ ساعت پیش
  • ترنم

    0

    ای جان دختر خجالتی من!حالا برا ی باره مشکلی نیس میگذره فراموش میشه😂

    دیروز
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.